Friday, June 11, 2010

69


لبه ی تردید های به هم دوخته

یک سنگ ،تکه ای از دلت

و برداشتی از یک اتفاق

نقاب های پشت هم

و اسمان

شرمگون،بر سرم اوار شده است

استقامت

لا به لای حرف های دو سو

سویی نگاه عاشقا نه ات

سویی نگاه عاشقا نه اش

و من استانه ی این تردید

ایستاده ام به سنگ پرانی

به مقصدی نا معلوم،از سر حسی نا مشهود

و سنگ پرانی ها

زمین،اسمان،و من

شرمگین از روی پر غرور تو

از حادثه جلو بزن

بی نقاب ،مرا نشانه بگیر

اسمان

و زمین را

و این حسرتی که با هر واژه ی تو

مرا به مرگ نزدیک تر می سازد.

21/3/89

No comments: