دستم تنگ است
دلم دور
با همه نزدیکی ها....اما غرق غرور
صدایت سرد است
لحظه ها بی خواب
گذر ثانیه ها....دل من بی تاب
شاید نشود ماند
شاید نتوان نوشت
من تور را خواندم....صدایم جا ماند
اندکی بیش،اندکی کم
پشت خاطره ها
قایم شده است من
سرم را بگیر روی تنت
خسته ست تنم
از این همه سودا
بگو اسان بگذرد
بگو سایه نیاندازد ماه
در دلم غوغاست
در دلم غوغاست
8/5/89
No comments:
Post a Comment