Friday, April 9, 2010

روز تو

اَگرم هست مجالی

که بگریزم از این آتش عشق

همه فرمان خداست

اَگرت نیست در این جای مجال

چون محال

همه توحید خداست

اَگرم چشم به راه

خانه نشین تو شدم

همه احساس من است

همه ایمان است

همه تکرار من است

اَگرم جای به جای

خاطره بوسیدم تو را

اَگرم پای به پای

هستم به جای

همه الطاف خداست

اَگرت هست ز تو

شور و امید

اَگرت هست

ز تو،نبض بیدار همین لحظه ی جاری

اَگرت هست ز تو

در من.....تو

جمله از آن خداست

اَگرت هست

روزی که تو را

جمله ثبت دو جهان

آورده اند

اَگرم هست زبان

من به تقریر وجود تو....روان

من به توصیف سکوت تو.....زبان

اَگرت نیست زمان

اَگرت نیست مکان

کائنات ساخته است قصری

بین دو اِ مان...

اَگرش بود خدا

جمله روان

در منِ...عشق

در توِ...عشق

جمله می داد ز تعبیر جهان

آنَت به من

جمله ی می داد قسم

هست دَرت ای دوست

این عشق به فغان

21/1/89

No comments: