ای نو بخت زندگانی
عطر حضورش
بانگ ظهورش
لا به لا ی پای کوبی سبز رنگش
مست کرده است همه گان را
ای خوشبخت فرزند ادم
کهنه دلگیری هایت را
وصله پینه هایت را
دلبستگی هایت را
تکاندی؟
همه روز هایت را
همان ضربدر های روی پیشانی ات را
همه را شمردی؟
ای دل غافل
باز عمرت گذشت
امسال هم خاطره شد
سال پیش هم
امان از تجربه ها
که هر سال چون سبزه ای گره می زنی اش تا یادت نرود
می گذرد لحظه هایی که
می توانستی اما نخواستی
و خواستی روزگاری را که بتوانی
اما نیامد
ای خوشرنگ ماهی تنگ بلور
ای خوش نقش ارزوهایی که هر سال
دور هم
قبل تیک تاک تحویل سال
با عشق می شماری اش و
فوت می کنی از عمق وجود
که شاید فرشته ها
همه را شنیده باشند
الحق که شنیده اند فرمانبردارهای خداوندگارت
به پیشنهاد عشق این بار
از عشق شروع کن و
تا عشق برو
تا شاید
خاکسارانه حک شوی
عارفانه وصل شوی
و جاودانه متصل گردی
نوروزت مبارک
88/12/29
No comments:
Post a Comment