Wednesday, March 31, 2010

19

امشب برایم جشن گرفته اند

تو هم دعوتی

بدون من

سر راه

مانعی می گذارند

دعوت نامه ام را قیچی می کنند و

دعوت نامه ی عمر می دهند دستم

انگار خدا باز عمر دوباره داده است به من

انگار باز نگاهم کرده است

دست روی سرم کشیده است

دعوتم کرده است

من به مهمانی خدا

تو به مهمانی دیگری

من نزدیک از تو

تو دورتر از من

امشب

دل تکانی کرده ام

امشب خدا

هدیه اش را داده است

89/1/4.

No comments: