Wednesday, September 2, 2009

1

به هیکل های غرور
زمین برهوت این دل
عزم باران داشت و
شوق خورشید
از تبعید خواست های حضور
ساکن
حس استقامت
از نبض پنجره ها
در چشم ها
خاموش
چادر های سیاهی
جاده های تباهی
روزگار از سر انگشتم
مدهوش
تاریخ را از انتها
به ابتدای معرفت
از دارهای وجدان
اویزان
12/6/88

No comments: