Friday, September 4, 2009

8

8

عمق وجودم

پوستین روز بر تن کرده است

و گلاویز شدن

انتظارو انتظار

سر مشق امروز شده است

بنویسید

اب بابا نان

عشق وفا جان

بی دغدغه انوار خورشید را از تن می کنم

روی صندلی چرخدارم می نشینم

چه زود فراموش شد

قدم زدن زیر باران

دفتر مشق هایم را ورق می زنم

خورشید هنوز می تابد

می نویسم

نقط سر خط

اما دفترم تمام شده است

13/6/88

No comments: