اسودگی هایم را کنار بگذار
خستگی دوا ندارد
قریحه ی یک عبای نازکم بر تن
پوست و گوشت و خون ندارد
این حضور پاپی خاطرات
این همه نیاز
افتاب لب بامم کرده است
مدانی ای دوست
زندگی بی تو ماندن ندارد
خستگی دوا ندارد
قریحه ی یک عبای نازکم بر تن
پوست و گوشت و خون ندارد
این حضور پاپی خاطرات
این همه نیاز
افتاب لب بامم کرده است
مدانی ای دوست
زندگی بی تو ماندن ندارد
No comments:
Post a Comment