Friday, May 14, 2010

44

مرا جوان می خوانی

و خود را پیر

که جوانی ام ظاهری است

ای نابینا!

مرا ساذه نَنِگر

که اتشم شعله نیست بر خاکستر!

که شوقم شمعی است به درازای پیری

مرا جوان می خوانی و

دوسستت دارم هایت را

پنهان کرده ای از من

ایراد نمی گیرم از تو

که شاید ببینی

به روز پیری ات

جوانی ام را درس بگیری

No comments: