هر دریچهی نغز
بر چشماندازِ عقوبتی میگشاید.
عشق
رطوبتِ چندشانگیزِ پلشتیست
و آسمان
سرپناهی
تا به خاک بنشینی و
بر سرنوشتِ خویش
گریه ساز کنی.
آه
پیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی،
هر چه باشد
...شاملو
Friday, May 14, 2010
53
یک لیوان چای داغ با طعم دست پختت یک اثر از تنت روی تنم یک نظر که بیاندازی بر من کافی است که بگویم خدایا دیگر هیچ نمی خواهم 2/23
No comments:
Post a Comment