هر از گاهی که دنیا خسته ات کرد
خواستی همه را رها کنی
چه خوب است سرازیر شوی
با فرار
و من
دامنم را پهن کنم برای گلایه ها
هر از گاهی
که مجال نداشتی تنفس کنی
ریشه های خونیِ تنم را می دوشم
می ریزمشان در لیوانی
که گلویت خنک شود
چه خوب است بدانی
هر از گاهی می شود
وجودم را در تو تقسیم کنم
2/23
No comments:
Post a Comment