Friday, May 14, 2010

49

هر از گاهی که دنیا خسته ات کرد

خواستی همه را رها کنی

چه خوب است سرازیر شوی

با فرار

و من

دامنم را پهن کنم برای گلایه ها

هر از گاهی

که مجال نداشتی تنفس کنی

ریشه های خونیِ تنم را می دوشم

می ریزمشان در لیوانی

که گلویت خنک شود

چه خوب است بدانی

هر از گاهی می شود

وجودم را در تو تقسیم کنم

2/23

No comments: