Friday, May 14, 2010

46

به سلامتی ثانیه های بودنت

سال های نبودنت را قورت داده ام

می توانی حدس بزنی

چگونه می توان

عمق وجودت را

از بند های تنم بالا بکشی؟!

به هنگامی که

خاستگاهِ روحم

پلک هایی است که می زنی

پرنده ای که در دلت

ارزوی پرواز

چهار دیواری ِ اتاقش است

چگونه می توان

دست کنی در درلت تا ارنج

بگویی بیرون بیا بس است دگر

گرچه هنوز نمی دانی

هزاران دست هم قرض بگیری

تا گریبان در دلم اسیر شده ای

و ازادی ات

چهار دیواری ِ دلم است

که تو را عاشقانه

می پرستد

2/23

No comments: