این تو بودی
کنار ندیده هایم
و چشم هایم عطش تو داشت
لحظه ای سکوت کردم
پدیدار شدی از دلم
اشفته بودم امدی...
و انگار سال هاست که بوده ای
از استانه ی این دل
بیا کمی از من عبور کن
بیا و کمی از من شروع کن
چشم هایم بشور
دست هایم بدوش
بیا کمی در من ظهور کن
7/3/89
No comments:
Post a Comment